بازار یابی علم و فنی است که مسئول :

1-   درک و شناخت نیاز ها و خواسته ها و انتظارات مشتری ها در بازار هدف 2- تطبیق آنها با منابع و توانمندی های سازمان 3- ارائه محصول اعم از کالا و خدمات ارزشمند به مشتری 4- جهت ایجاد رابطه ای سودآور میان سازمان و مشتری می باشد

مزایای کلیدی بازاریابی

 

  1-به حداقل رساندن خطر کسب و کار

 2- به حداکثر رساندن سود کسب و کار

3-  به حداقل رساندن آسیب پذیری کسب کار

  4-به حداکثر رساندن قابلیت اطمینان کسب و کار

 5- به حداقل رساندن عدم قطعیت  کسب و کار

  6-به حداکثر رساندن فرصت کسب و کار

 

حوزه های که یک مدیر بازار یاب میبایست فرا گیرد

1-   مدیریت محصول

2-    توزیع و مدیریت کانل های توزیع

3-    قیمت گذاری

4-     ترویج محصول و مدیریت ارتباط با مشتری

5-     فرهنگ سازمانی

6-    برند سازی و مدیریت برند

7-   درک مفهوم مزیت رقابتی

8-    توسعه کسب و کار

9-    توسعه سازمان

10-            سودآوری

 

مزیت رقابتی چست؟

مزیت رقابتی مجموعه‌ای از توانایی‌های منحصر به فرد یک واحد اقتصادی است که اجازه‌ی نفوذ به بازارهای دلخواه و برتری بر رقبا را برای آن واحد فراهم می‌آورد. برای تعریف مزیت رقابتی یک واحد اقتصادی، مدیریت بایستی یک ارزیابی کامل از محیط داخلی و خارجی واحدش به عمل آورد. زمانی که مدیر بتواند یک نقطه‌ی قوت در داخل بنگاه اقتصادی‌اش پیدا کند که هم با نیاز بازار هم‌خوانی دارد و هم یک برتری نسبی در بازار ایجاد می‌کند، می‌توان گفت که به یک مزیب رقابتی دست پیدا کرده است. شرکت‌‌ها در زمینه‌های تکنولوژی، مدیریت و بازاریابی می‌توانند نسبت به رقبای خود، مزیت رقابتی داشته باشند.

 

فیلیپ سلزنیک اولین فردی بود که عبارت "مزیت رقابتی" (Distinctive Competence) را در سال ۱۹۵۷ به کار برد.  اگر به پیشینه‌ی این ترکیب و تغییراتی که در مفهوم آن صورت گرفته است، علاقه‌مندید می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

 

مدیر بنگاه باید علاوه بر نقاط قوت و ضعف خود، به تأثیرات محیط بر عملکرد کسب و کار خود واقف باشد. او باید موقعیت را بسنجد و تغییرات احتمالی را پیش‌بینی نماید. در این صورت یا باید وضعیت بازار را به نفع بنگاه‌اش تغییر دهد و یا این‌که شرایط بنگاه را با وضعیت بازار سازگار کند. ارزیابی مدیر از بازار باید شامل نیاز فعلی و آتی بازار باشد. مزیت رقابتی یک بنگاه از دل یک برنامه‌ریزی استراتژیک بیرون می‌آید. در این برنامه، خط سیر واحد اقتصادی مورد نظر، از توانایی‌های بالقوه به سمت فرصت‌ها رسم می‌شود. مدیر باید از بهترین نقاط قوت بنگاه استفاده کند ولی مسیر برنامه‌ریزی‌اش بر حوزه‌های آسیب‌پذیر بنگاه متکی نباشد.

 

داشتن مزیت رقابتی برای بنگاه اقتصادی، یک شرط الزامی نیست. اما این ویژگی این امکان را فراهم می‌آورد که بنگاه مسیر اقتصادی خاص خودش را طی کند و امکان تقلید رقبا را محدود نماید. در این صورت جایگاه بهتری را در بازار به دست خواهد آورد. اگر سایر رقبا مزیت رقابتی خاصی برای مقابله نداشته باشند، بقای آن‌‌ها در میدان رقابت مبهم خواهد بود.مزیت رقابت

 

واحدهای اقتصادی در زمینه‌‌های مختلفی می‌توانند مزیت رقابتی داشته باشند. می‌توانند برای تولید محصول از تکنولوژی پیشرفته‌تری استفاده کنند و از این طریق هزینه‌ها را کاهش دهند و بتوانند با قیمت پایین‌تر یا با امکانات بیش‌تری محصول خود را به بازار عرضه کنند. ممکن است با تدابیر خاصی، نیروی انسانی کارآمدتری را نسبت به رقبا استخدام کنند تا کیفیت محصول‌شان ارتقا پیدا کند. یک بنگاه می‌تواند در حوزه‌ی مدیریت نسبت به رقبا مزیت رقابتی داشته باشد و با پیش‌بینی‌ها و تصمیم‌های بهتر، نقاط کور بازار را شناسایی کند. بازاریابی یکی دیگر از حوزه‌‌هایی است که معمولاً بنگاه‌‌ها سعی می‌کنند از طریق آن، سهم بیش‌تری از بازار را نسبت به رقبای‌شان در اختیار بگیرند. یک بنگاه دیگر ممکن است به خاطر خدمات پس از فروش منحصر به فردش معروف شود و مشتری‌های بیش‌تری جذب کند.